از جمله هايی كه هيچوقت دردی از آدم دوا نميكنه اینه که "اين همه آدم خوب كه دوسِت دارن"
شما نميدونید ولی آدم وقتی كسیو دوست داره، دلش ميخواد تموم اين خوبی هایی كه میگید بقیه دارنو اون داشته باشه!
همون يک نفر كه ما عاشقشيم!
نه دیگرانی كه دوستمون دارن و ما دوستشون نداريم!

#نیلوفر_رضایی

 

کاشکی اینطوری میشد

کاشکی همونی میشد که میخواستم

⁦????‍♂️⁩⁦????‍♂️⁩⁦????‍♂️⁩⁦????‍♂️⁩

اما خب کسی نیست که اینطوری باشه

 


باید یاد گرفت 

که دل نبست

باید یاد گرفت حرفا رو جدی نگرفت

باید یاد گرفت که هیچ کسی جز خودش برای خودش اهمیت نداره

باید یادگرفتش آدما همشون خودخواهن

باید یادگرفت هرچقدر بزرگتر میشی اونی که میخوای بیشتر نمیشه

 

هعی 

سیاه شد باز نه سیاه و سفید  شد

عین فیلم قدیمیا

مهم نیس

⁦????‍♂️⁩این نیز بگذرد


هعیییی

حس عجیبه واقعا

اینکه الکی دلتنگ کسی بشی که به هیچ وجه رابطه ای باهاش نداری

حتی خیلی خیلی خیلی کم میبینیش

 از اون بدتر  با اینکه اون و نمیبینی ولی گاهی حس میکنی یه نفر خیلی شبیه اون آدمه

حتی گاهی ممکنه توهم بزنی که عهه این اینجا چیکار میکنه

اما وقتی بر میگردی که با دقت نگاه کنی میبینی اصلا یه درصد هم شبیه نیس

 خل شدم رفت

  حس اضطراب شدید وقتی میدونی ممکنه ببینیش

 در حدی که دست و پاهات  دیگه انرژی ندارن برای ادامه دادن مسیر

 هووووف

 اما میدونی. آدمی که تو ذهنمون از یه آدم میسازیم خیلییی فرق دارند باهم

 اما دله دیگه عقل نداره

 تنگ میشه یهو

⁦????????‍♀️⁩⁦????????‍♀️⁩⁦????????‍♀️⁩


تاحالا چندبار شده چیزای خوب زندگی رو بشماریم؟

اولیش سلامتی

دومیش اینکه هنوز زنده ایم

سومیش پدر و مادر  و خواهر و بردار داریم(البته من خواهر ندارم????????????)

چهارمیش یه سری دوست خوب که طفولیت باهاتن

پنجمیش اینکه زمان میگذره و روزای بد و باخودش میبره

شیشمیش اینکه کلی جذاب دیدیم تو زندگی

هفتمیش اینکه هنوز کلییی چیز جذاب هست که ندیدیم

هشمیش میشه شبا خوابید و خواب دید

نهمیش اینکه میشه با گریه  حال بد و ریخت بیرون

دهمیش اینکه آسمون بارون می باره

یازدهمیش اینکه میشه کلیییی غذای خوشمزه خورددد

دوازدهمیش اینکه بستنی اختراع شده????

سیزدهمیش اینکه موسیقی وجود داره

چهاردهمیش اینکه کودک درونت هنوز زندس

پانزدهمیش اینکه هنوزم میشه بازی کرد

شازدهمیش

خیلیییی زیاده واقعا خوبی ها و خوشیها اما عادت کردیم به اینکه همش غصه هارو ببینیم   بیخیال بابا گور بابای هرچیزی که میخواد حالت وخراب کنه. زندگی و عشقهههه

????????????⁦❤️⁩⁦❤️⁩⁦❤️⁩????????????


نمدونم براتون شده یا نه ولی فکر کنم برای من زیاد اتفاق افتاده

دیدی بعضی روزا کلی انرژی داری 

خوبی

سرحالی 

 میخندی

بعد دقیقا همون روزا یه عده انگار بسیج میشن که گند بزنن به حالت 

که دوباره بشی همون ادم افسرده ای که بودی

بی حال بی حوصله عصبی

هی میخوای جوابشونو ندی نمیشه

هی میخوای تحریک نشی با حرفاشون نمیشه

چرا بعضیا انقدر بیشعورن

واقعا چرا؟

 


عارضم که

این دل   درب و داغون من

باز گرفته

حس این شعر و‌دارم که قمیشی میگه

این روزا دنیا واسه من از خونمون کوچیک تره

کاش میتونستم بخونم قد هزارتا پنجره

 خوندن هم حالمو خوب نمیکنه شاید شده یه عادت که در روز دقایقی صدای انکرواسفاتم(اگه درست نوشته باشم) تو خونه بپیچه

اما خب از دید خودم که صدام خوبه بقیه هم زیاد اعتراض ندارن

هعی

من کم خواب جوری شدم که ساعت۱۱ظهر بع زور بیدار میشم

البته دلیلش اینه که تا دیر وقت خوابم نمیبره

 دلم حس میکنم چیزی نمیخواد

یعنی خسته شده از خواستن و نشدن لابد

شکر الحمدالله 

حس میکتم این غار تنهایی من گاهی محل امنی نیس برای حرفام

اما جز اینجا جایی ندارم 

چقدر نگهدارم و محرم رازی پیدا نکنم

بعضی وقتا به یه جایی میرسی که خواب و زندگی تو خواب برات جذابیتش بیشترع تا تحمل روزای تکراری واقعیت

 

 


ادم به اجبار که نمیتونه کسی و پیش خودش نگه داره

 من وظیفه خودم دونستم نا شناس بهش تولدش و تبریک بگم

 دیگه فکر کنم کافی باشه تلاشم برای اینکه بخوام اونو پش خودم نگهدارم 

خب نمیخواد دیگه زورکیه مگه

 منم دلم نمیخواد پیش خیلیا باشم

 باید سعی کنم که دیگه برام مهم نباشه 

 یه روزی بود که نمیشناختمش یه روزی میرسه که دیگه کلا نمیبینمش حتی سر یه  کلاس

خودم مبتلا کنم به استرس و اضطراب بیخ.دی که چی بشه

انقدر حساس شدم الکی که نفسم سنگین شده بود نمیتونستم نفس بکشم

از من دیوونه تر وجود داره اخه

 تازه خوبه خودمم میدونم  نه حسی هست نه رابطه خاصی قبلا بوده

 فقط بخاطر چی ؟ بخاطر اینکه یکی از دستم ناراحت شده ؟ خب  خدا به خدا بودنش نمیتونه همه بنده هاش و راضی کنه من بنده خدا میتونم

 از اون حرفاست 

 عین دو سال قبل که این ادم و نمیشناختم باید یاد بگیرم الانم برام غریبه بشه 

:)


هعی چی بگمممممممم کلیییی کار ریخته رو سرم کلیاااااا انقدر که گاهی نمیتونه فکر کنم به چیزای دیگه البته نمیشه که فکر نکرد میان و میرن ولی خب کمتر یعنی سعی میکنم فکر نکنم همش دارم سعی میکنم روی کار مسلط بشم نه احساسات ولی دخترم اه کلا تو رویام ???????????? بیخیال ????حالتون چطوره؟
واقعیتش اینه که تو دنیایی دارم زندگی میکنم که دور و برم پر از غریبه هایی هست که سال های ساله باهاشون دوستم غریبه هایی که هیچی از من اونطور که باید نمیدونن غریبه هایی که از نزدیک منو اصلا ندیدن و تنها یک قضاوت از رفتارم دارن در دنیایی به اسم مجازی که من واقعی قطعا با من مجازی فرق داره اینکه دلگیری ایجاد میشه از سمت اونا منطقیه؟ شاید علتش زیاد نزدیک شدن عاطفی من به اوناست چون تنها دوستانی هستن که دارم یکی هست یه خانم ۳۷-۳۸ ساله مجرد گاهی رفتار هایی داره که
یه دوستی دارم اعتقاد داره تو رابطه داشتن با پسر شانس نداره هر سری با هرکسی بوده بعد یکی دوسال ارتباط پسره میذاره میره اینم بگه تو عاشق شدن یعنی تو علاقمند شدن به آدمی خیلی مقاومه هر سه تای اینا شاید نزدیک ۶ ماه بوده که به دوستم میگفتن که دوستت داریم و از تین حرفا که اخر به جایی میرسه که دوستم باور میکنه نمیدونه چرا میگه من واقعا بهشون اعتماد کردم واقعا بهشون تو اون زمان علاقه داشتم سه دفعه شاید زیاد باشه ولی سه دفعه این اتفاق براش افتاده البته با سومی هنوز
خب اینم از این تموم شد کارشناسی رشته روانشناسی البته تموم تموم که نه باید استاد پایان نامه رو تایید کنه بعدم برم تسویه ولی خب پایان نامه امروز تموم شد بالاخره تموم شد چقدر خوشحالم که دیگه قرار نیس تو این دانشگاه درس بخونم چقدر خوبه که دیگه هیچ خاطره ای از اون دانشگاه برام ثبت نمیشه اینجاهم احتمالا دیگه چیزی ننویسم میگم احتمالا چون چند سری گفتم و برگشتم اینجا دیگه حرفی برای گفتن دیگه ندارم کلا هرچیزی که تو ذهن من بود وقتی با واقعیت رو به رو شد تخریب شد حتی
واقعا خوشبحال اونایی که اراده پایدار دارن اقا من خیلیییییییییییییییییییی خستم اصلا زورم میاد درس بخونم:|:| خب یعنی چی واقعا کنکور میذارم:| همیشه با این کنکور مشکل داشتم و دارم:|:| هعی چرا من انقدر زورم میاد عین بچه ادم بشینم پای درسم:|:| از طرفی هم یه سری مسايل پیش میاد که بدتر میکنه شرایط و:|:| به عنوان مثال حضور یک عدد خاستگار:|:| خب من الان به درس فکر کنم یا خاستگاره:|:| خدایال خودت کمک کن:| کاشکی میشد بدون درس خوندن من شهید بهشتی قبول میشدم:|:|
عرض کنم خدمتتون حالمان خوب است خداروشکر کمی اضطراب همیشگی هست که همیشه هست و کمی بغض که آن هم همیشه همراه مان بوده و فکر کنم شیفته و خاطر خواهم شده که دست از گلویم بر نمی‌دارد جا خوش کرده لامصب اما در کل حالمان خوب است حتی اگه دیگر راهی برای پیدا کردن دوستان نباشد گاهی چقدر همه چیز راحت فراهم میشود که دیگر نتوانی با کسی که همیشه پیگیرش بوده ای ارتباطی برقرار کنی حالا کافیست بخواهی همیشه جلوی چشمت باشد کلا همیشه راه برای ندیدن و نیافتن و نرسیدن باز است اما
خدایا هیچ دلی و غمگین و نیازمند محبت و عشق دیگران نکن آمین اکثر روابط به این دلیل از بین میرن که ادما ازهم عشق و علاقه شونو دریغ میکنن وقتی یکی میاد تمام خودشو برای طرفش خرج میکنه اون آدم فکر میکنه لابد من خیلییی خوبم پس لایق بهتراز اینم هستم از منکه دیگه گذشت اما شماها دریغ نکنید این چیزا رو بمونید بسازید باهم حرف بزنید منم خوبم خوشم سلامتم چقدر که هوا گرمه و ادم کلافه میشه کی میرسه این فصل نارنجیه خنک که بریم پامونو بذاریم رو برگا خش خش کنه و تو دلمون
ما چجور آدمایی هستم ؟ میبینیم ظلم و، میبینیم تناقضات رو، میبینیم که قانون خدا همونی که به نظر من خود خدا تو وجودمون قرار داده به اسم وجدان با قانونی که داره اجرا میشه تناقض داره اما باز عین کبک سرمون تو برفه نمیدونم تا کجا قراره پیش بره نمیدونم قراره چی پیش بیاد هرچی که هست وجدان آدما خوابیده انگار یادگرفتیم که گوش و چشممون به حرف کسایی باشه که یه روزی قبولشون داشتیم چون میترسیم همه ی اون چزایی که ازشون تو ذهنمون ساختیم خراب بشه میترسیم که همه اعتماد و
نمیدونم چندنفر مثل من با دیدن صحنه های احساسی انیمیشن ها یا ملا بعضی فیلما اشک تو چشماشون جمع میشه یادمه اپلین باری که این اتفاق افتاده ( من حس میکنم اولین بار بود) زمانی بود که کلاه قرمزی خسته و نا امید از اقای مجری داشت که میرفت سمت شهرشون همونجایی که اقای مجری نشسته بود روی نیمکت و بخاطر می‌آورد بامزهگی های اونو. همونجایی که با بغض داشت دربارش می‌گفت از خوبیاش مهربونیاش خاص بودناش . شاید اون روز اولین باری بود که حس کردم جدایی چه حال بدیه نمیدونم .
چرا ماهیت فکر آدم از یه ساعتی به بعد مه از نصف شب میگذره عوض میشه شروع میکنه به جستجو تو همه خاطراتی که تهش یه غم بزرگ بوده تو سینه چرا دنبال خاطرات خنده دار نمیره احساساتی تر میشی اصلا دیگه مغزت کار نمیکنه که بخوای منطق داشته باشی همه چی درهمه عجیبه انگار تبیه بدنه برای اینکه دیر میخوابی میگه نخوابیدی از اون موقع حالا منم نمیذارم بخوابی مسخرس که حتی سیستم بدنی هم دشمن باشه باهات همین

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

موشی چت|چت موشی حامی2فیلم غرفه کریستال مرجع به روز و تخصصی پزشکی ایران و جهان فروشگاه آنلاین دلبر دانلود بانک لینک های دانلود فیلم ، دانلود سریال و دانلود آهنگ میباشد.